دکتر زهرا بهزادی

ورود بیمار به مطب نورولوژی اغلب همراه با هیجان، اضطراب و سؤالات بی‌شمار است: «این سردرد طبیعی است؟»، «آیا این ضعف برگشت‌پذیر است؟»، «چه آینده‌ای در انتظار من است؟» دکتر زهرا بهزادی از سال‌های نخستین کار بالینی می‌دانست که پاسخ به این پرسش‌ها فقط به دانستنِ فرمول‌های دارویی یا خواندنِ نوار مغز خلاصه نمی‌شود؛ بلکه مهم‌تر از همه، شنیدنِ دقیقِ قصهٔ بیمار، رعایتِ احترام و طراحیِ یک برنامهٔ درمانی واقع‌بینانه و همراه با پیگیریِ مداوم است. او معتقد است هر بیمار، یک مجموعهٔ منحصر‌به‌فرد از علائم، ترس‌ها و انتظارات دارد و درمانِ مؤثر وقتی رخ می‌دهد که این سه مورد با هم دیده شوند. در اولین ویزیت، دکتر بهزادی وقت را صرفِ شنیدنِ شرح‌حال می‌کند؛ نه به‌صورتِ سطحی، بلکه با پرسش‌هایی که گویی دنبالِ یک تکهٔ گمشدهٔ پازل است: زمانِ شروعِ علائم، نحوهٔ پیشرفت، عوامل تشدید یا تخفیف، سابقهٔ دارویی و وضعیتِ خواب و اضطراب بیمار. این رویکرد باعث می‌شود مسیرِ تشخیص هدفمند شود و از انجامِ تست‌های غیرضروری پرهیز گردد. ایشان همواره تأکید می‌کند که تست‌ها باید به سؤالی بالینی پاسخ دهند، نه صرفاً برای تکمیلِ پرونده. دامنهٔ فعالیتِ دکتر بهزادی وسیع و شامل تشخیص و مدیریتِ طیفِ گسترده‌ای از مشکلاتِ نورولوژیک است: سردردهای اولیه و میگرن‌های مقاوم؛ اختلالاتِ خواب و خواب‌آلودگیِ غیرطبیعی؛ سرگیجه‌ها و اختلالاتِ تعادل؛ تشنج و صرع؛ بیماری‌های دژنراتیوِ عصبی مانند بیماریِ پارکینسون و اختلالاتِ حرکتی؛ مشکلاتِ عصب و عضله (نوروموسکولار)؛ سکته‌های مغزی و پیگیریِ بیمارانِ سکته‌ای؛ دردهای نوروپاتیک و بیماری‌های خودایمنیِ عصبی. در همهٔ این حوزه‌ها هدفِ نهایی نه‌تنها بهبودِ علائم، بلکه بازگرداندنِ عملکرد و ارتقای کیفیتِ زندگی است. رویکردِ درمانیِ ایشان تلفیقی و مرحله‌ای است: ابتدا روش‌های محافظه‌کارانه (دارو، توان‌بخشی، اصلاحِ سبکِ زندگی، آموزشِ خودمراقبتی، مدیریتِ استرس) به‌دقت اجرا می‌شود و در صورتِ عدم پاسخ، مداخلاتِ تخصصی‌تر مانند تزریقاتِ هدفمند، درمان‌های تزریقی خاص یا اقداماتِ جراحی (با همکاریِ تیم‌های مرتبط) بررسی می‌گردد. این انسجامِ تصمیم‌گیری باعث کاهشِ ریسک‌ها و افزایشِ احتمالِ نتیجهٔ مطلوب می‌شود. یکی از نکاتِ برجسته در کارِ دکتر بهزادی، توجهِ ویژه به جنبه‌های روانیِ بیماری‌های مزمن عصبی است. او می‌داند که اضطراب، افسردگی و تغییراتِ شناختی می‌توانند هم‌زمان با علائمِ جسمی خود را نشان دهند؛ بنابراین در صورتِ نیاز، بیمار را به همکارانِ روان‌پزشک و روان‌شناس ارجاع می‌دهد یا درمان‌های تلفیقی را در برنامه قرار می‌دهد. این نگاهِ یکپارچه‌سازی‌شده، مراقبتِ جامع‌تری فراهم می‌آورد. ارتباطِ شفاف با بیمار و خانواده از اصولِ ثابتِ کار اوست. دکتر بهزادی هر گزینهٔ درمانی را با زبانِ ساده توضیح می‌دهد: مزایا، محدودیت‌ها، عوارضِ احتمالی و مرحلهٔ پیگیری. او بر این باور است که وقتی بیمار بداند چرا یک دارو یا یک رفتار اصلاحی توصیه شده، احتمالِ پیرویِ درمانی بسیار افزایش می‌یابد. تیمِ مطب نیز برای پاسخ‌گویی به سؤالاتِ کوتاه و پیگیریِ نتایجِ آزمایش‌ها فعال است تا مراقبتِ بیمار بی‌وقفه و قابل‌اطمینان ادامه یابد. در مواردِ پیچیده یا نادر، پرونده‌ها به‌صورتِ گروهی بررسی می‌شوند و با همکارانِ رادیولوژی، جراحی مغز و اعصاب، قلب و داخلی مشورت می‌شود تا بهترین راهِ درمانی انتخاب گردد. دکتر بهزادی خود را متعهد می‌داند که تا زمانِ حصول نتیجهٔ ایده‌آل یا رسیدن به یک گزینهٔ معقولِ درمانی همراهِ بیمار بماند.