شهر بوشهر ، میدان امام، ابتدای خیابان سنگی، ساختمان مرینوس، طبقه پنجم
درباره پزشک
این نوشته را از زاویه یک همکار پزشک مینویسم؛ کسی که سالها کنار تیمهای رواندرمانی و بالینی کارکرده و تأثیر مداخلات درست روانشناختی را در بهبود کیفیت زندگی بیماران دیده است. مینا شریفی را وقتی شرح میدهم، اولین چیزی که به ذهنم میآید شفافیتِ حرفهای و ثباتِ انسانی اوست؛ ترکیبی که در کنار هم باعث میشود بیمار نه فقط مسئلهاش را بگوید، بلکه آماده مواجهه و تغییر شود.
مینا در جلسات بالینیاش از همان دقیقهٔ اول فضا را بهگونهای تنظیم میکند که مراجعهکننده احساس امنیت کند. این امنیت روانی، پایهٔ هر درمان مؤثر است؛ جایی که بیماران میتوانند بدون ترس از قضاوت حرف بزنند. او شنیدن را یک مهارت فعال میداند؛ یعنی فقط گوشدادن سطحی نیست، بلکه بازتاب احساسات، روشنسازی گرهها و بازگرداندن معنا به تجربهٔ بیمار است. وقتی بیمار بداند شنیده میشود، تردیدها کمتر و انگیزهٔ مشارکت در روند درمان بیشتر میشود.
از لحاظ نظری و عملی، مینا رویکردی تلفیقی دارد. روشهای شناختی - رفتاری (CBT) را برای مسائل اضطرابی و افسردگی به کار میگیرد، اما همیشه مراقب است درمان صرفاً تبدیل به «تکنیک زدن» نشود. به همین خاطر عناصر پذیرش و تعهد (ACT)، تکنیکهای تنظیم هیجان و در مواقع لازم مداخلات بیننسلی را هم وارد برنامه میکند. در مواجهه با تروما و خاطرات آزارنده، با حساسیت و پله به پله کار میکند تا فرد احساس کنترل را از دست ندهد. این ترکیب علمی و محتاطانه نشاندهنده توجه او بهسلامت بلندمدتِ مراجع است، نه فقط رفعِ علائمِ گذرا.
او نسبت به تفاوتهای فرهنگی و خانوادگی نیز حساس است. در جلسات مشاوره زوجی و خانوادگی، تلاش میکند زبان ارتباطی مشترک پیدا کند؛ زبانی که هم عملی باشد و هم احترامآمیز. گاهی یک جمله یا یک ترفند ساده در شیوه بیان احساسات، میتواند چرخههای مخرب را بشکند و مسیر تازهای را باز کند. مینا پیش از پیشنهاد راهحل، معمولاً دلایلِ ریشهای و الگوهای تکرارشونده را با بیمار کاوش میکند تا مداخلات واقعی و پایدار باشند.
رویکرد او نسبت به مدیریت استرس و پیشگیری هم جالب است: بهجای تجویز «فهرست تکالیف» که اغلب منجر به احساس شکست میشود، تمرینهای کوچک و قابلاجرا طراحی میکند؛ کاری که باعث میشود فرد هر بار یکقدم بردارد و تجربه موفقیت داشته باشد. این شیوهٔ گامبهگام، بهویژه برای بیمارانی که احساس بیکفایتی یا طردشدگی دارند، بسیار مؤثر است.
مینا به آموزش خانواده و مراقبان نیز اهمیت میدهد. او معتقد است یکی از شروط موفقیت درمانهای روانشناختی، حمایت شبانهروزی و ملموسِ اطرافیان است؛ بنابراین در جلسات مشاوره، به والدین و همسران ابزارهای عملی میآموزد تا فضای خانه را محلی امنتر برای بازسازیِ رفتارها و عواطف کنند.
یکی از نکات برجسته در کارهای او، رعایت استانداردهای اخلاقی و حفظ محرمانگی است. بیماران میدانند هر چیزی که گفتهاند محفوظ باقی میماند؛ این اطمینان روانی، خود فراهمکنندهٔ بخشی از درمان است. علاوه بر این، مینا در پیگیریها دقیق است: بعد از مسیر درمان، ارزیابیهای دورهای انجام میدهد تا مطمئن شود تغییرات رخداده پایدار ماندهاند یا نیاز به بازنگری وجود دارد.
از دید همکارانِ پزشکی، او گزینهای قابلاعتماد برای ارجاع است؛ چرا که هم روند تشخیصیِ دقیق دارد و هم گزارشدهی روشن و مختصر به پزشکان دیگر ارائه میکند تا مراقبت یکپارچه و هماهنگ شود. در نتیجه، خانوادهها احساس میکنند مسیر درمانِ روانی و پزشکیشان همراستا و هدفمند دنبال میشود.
در پایان باید بگویم: مینا شریفی دفتری را اداره میکند که در آن مردم «دیده» میشوند، «شنیده» میشوند و «همراه» میشوند. اگر شما یا نزدیکانتان با اضطراب، افسردگی، مشکلات بینفردی، یا فشارهای زندگی روزمره دستبهگریبانید، مراجعه به او میتواند نقطهٔ شروعی امن و علمی برای رسیدن به آرامش و کارآمدی بیشتر باشد. نوبتدهی جهت مراجعه حضوری و آنلاین ایشان از طریق سایت «دکتر فوری» امکانپذیر است.
نوبت حضوری
نظرات کاربران
6 نظر
رضایت شما
محمدجواد
وسواسهای کوچکی داشتم که به زندگیام تحمیل شده بود؛ ساعتها صرف چک کردن میکردم و این انرژی را از من میگرفت. مینا با رویکرد شناختی-رفتاری و تمرینهای مواجههای به صورت پلهبهپله کمکم کرد. مهم بود که برنامهی درمانی با زندگی روزمرهام سازگار باشد؛ بنابراین تمرینها کوتاه و تدریجی بودند. هر بار که پیشروی کوچک میکردم، تشویق میشدم و وقتی برگشتی داشتم، دوباره با اصلاح و حمایت ادامه میدادیم. نتیجه این بود که اکنون مدت زمان چک کردنهایم بسیار کمتر شده و انرژیام برای کار و روابط بهتر برگشته است. از رویکرد عملی و همدلانهی مینا واقعاً راضیام.
راضیه
رابطهمان با همسرم به تکرار نزاعها افتاده بود؛ حرفها تبدیل شده بود به اشاره و سوءتفاهم. وقتی نزد مینا آمدیم، او نهتنها به حرفهای من گوش داد، بلکه راهی باز کرد تا همسرم هم بدون احساس حمله حرف بزند. تمرکز او روی مهارتهای ارتباطی بود: اینکه چگونه پیامها را واضح و بدون حمله بیان کنیم، چگونه نیازها را مطرح کنیم بدون متهم کردن و چطور مرزهای سالم بگذاریم. در هر جلسه تمرینهایی داشتیم که بتوانیم در خانه هم انجامشان دهیم؛ این تمرینها واقعاً در زندگی روزمرهمان فرق ایجاد کرد. حالا وقتی اختلافی پیش میآید، کمتر از گذشته سریع به قهر و رنجش میرسیم و بیشتر دنبال حل مسئله هستیم. مینا به ما ابزارهایی داد که ماندگارند.
محبت
از چند ماه قبل حس میکردم انگیزهام کم شده، لذتهای قبلی جذاب نبودند و خوابم نامنظم شده بود. آزادانه به مینا مراجعه کردم و اولین چیزی که برایم مشخص شد این بود که او با صبر و بدون عجله گوش کرد. بعد از ارزیابی دقیق، با هم برنامهای برای رفتارپالایی و فعالیتسازی طراحی کردیم؛ یعنی تمرینهایی برای بازگرداندن فعالیتهای مثبت به روزمره و تمرینهای شناختی برای بازسازی باورهای منفی. هر هفته تکالیفی داشتم و مینا هم بازخورد میداد. چند هفته بعد، کمکم احساس کردم صبحها راحتتر بیدار میشوم و کمکم لذتهای کوچکم برگشتند. مهمتر از همه، او کمک کرد بفهمم افسردگیام چیزی نیست که فقط با اراده قابل حل باشد؛ بلکه با ابزارهای مناسب میشود آن را مدیریت کرد. سپاسگزارم که در مسیر بازگشتم به زندگی همراه بود.
فاطمه
به عنوان دانشجوی ارشد، اضطراب امتحان گاهی به حدی میرسید که خوابم به هم میریخت و تمرکزم از دست میرفت. به مینا مراجعه کردم چون میخواستم راهکارهایی برای مدیریت استرس داشته باشم. او نه فقط تکنیکهای آرامسازی و تمرین تمرکز به من آموخت، بلکه به من کمک کرد نگاهم نسبت به امتحان و «ناامیدکننده» بودن نتایج تغییر کند. به جای اینکه همه چیز را روی یک امتحان بکوبم، یاد گرفتم اهداف کوچکتری بگذارم و برای هر دستاورد کوچک خودم را تشویق کنم. این تغییر ذهنی باعث شد اضطرابم کاهش یابد و حتی کیفیت مطالعهام بهتر شود. البته جلسات هم کاملاً کاربردی و مناسب با زمانبندیام بودند و حس کردم درمان برای زندگی واقعیام طراحی شده است.
جواد
شغل من پرتنش بود و ازدواجمان تحت فشار قرار گرفته بود؛ هر دو طرف احساس میکردیم کنترل از دستمان بیرون است. مراجعه به مینا به توصیه یکی از همکاران بود و باید اعتراف کنم اولش دلم نمیخواست پناه ببرم، اما بعد دیدم اشتباه میکردم. او با روشی غیرقضاوتگرایانه شروع کرد؛ کار روی شناخت نگرشها، شناسایی محرکهای خشم و تمرین تکنیکهای تنفسی که در لحظه قابل اجرا باشند. پس از مدتی، هم در کار و هم در خانه، واکنشهای قوی و فوریام کمتر شد. همسرم هم متوجه تغییر شد؛ دیگر جر و بحثها زرشکنانه نبودند و میدانم این نتیجه تلاش مشترک ما و هدایت مینا بوده. چیزی که در کار او میپسندم این است که راهکارها واقعاً عملیاند، نه حرفکلی؛ و هر بار که نیاز داشتم، به جلسهای بازمیگشتم تا بررسی کنیم مسیر چطور پیش میرود.
اعظم
من سالها با اضطراب اجتماعی دستوپنجه نرم میکردم؛ در جمعها خشک میشدم، صحبت کردن برایم مثل بهجانخریدن بود. با انواع توصیههای عمومی آشنا بودم اما وقتی نزد مینا آمدم، احساس کردم بالاخره کسی با من همراه است تا نه فقط علائم را بزند بلکه ریشهها را پیدا کند. او با دقت گوش داد، سوالهایی پرسید که من را واداشت به تجربههایم از زاویهای دیگر نگاه کنم. سپس با برنامهای عملی و قابلاجرا شروع کردیم: تمرینهای کوچک برای ورود در موقعیتهای اجتماعی، بازتاب رفتارها و تمرین مهارتهای کلامی. یک نکتهای که خیلی برایم کمککننده بود، بازخوردهای ملموس و مودبانه او بود؛ یعنی وقتی اشتباهی میکردم، نه سرزنش میکرد، نه تسلیم میشد، بلکه راهنمایی میداد تا دفعهی بعد بهتر اقدام کنم. بعد از چند ماه، توانستم در یک جلسه کاری کوچک صحبت کنم بدون اینکه بدنم از اضطراب بلرزد؛ این برای من یک موفقیت بزرگ بود. واقعاً از اینکه با کسی کار کردم که هم علمی است و هم مهربان، خوشحالم.
سوالات متداول
چگونه نوبت روانشناس مینا شریفی را در دکتر فوری رزرو کنم؟
در دکتر فوری میتوانید در سریعترین زمان از روانشناس مینا شریفی نوبت حضوری و مشاوره آنلاین پزشکی (تلفنی و متنی) بگیرید. امکان مشاهده تمام نوبتهای آزاد روانشناس مینا شریفی در دکتر فوری فراهم است.
چگونه از ثبت نهایی نوبت خود اطمینان حاصل کنم؟
پس از دریافت نوبت روانشناس مینا شریفی از وبسایت دکتر فوری پیامکی (sms) حاوی اطلاعات نوبت رزرو شده دریافت خواهید کرد که نشان دهنده ثبت موفقیت آمیز نوبت شما می باشد.
هزینه ویزیت روانشناس مینا شریفی چقدر است؟
هزینه ویزیت روانشناس شریفی با توجه به نوع نوبتی که از ایشان میگیرید (نوبت حضوری، مشاوره تلفنی، مشاوره متنی) متغیر است. با مراجعه به پروفایل روانشناس مینا شریفی در وبسایت دکتر فوری میتوانید هزینه دقیق ویزیت دکتر را ببینید.
آدرس مطب روانشناس مینا شریفی کجا است؟
برای دیدن آدرس و اطلاعت کامل مطب روانشناس مینا شریفی میتوانید به پروفایل و صفحه روانشناس مینا شریفی در وبسایت دکتر فوری مراجعه نمایید.
آیا روانشناس مینا شریفی ویزیت آنلاین نیز انجام می دهند؟
با مراجعه به پروفایل روانشناس مینا شریفی در صورت فعال بودن مشاوره آنلاین میتوانید تلفنی و یا به صورت متنی مشاوره پزشکی دریافت کنید.
تخصص روانشناس مینا شریفی چیست؟
روانشناس مینا شریفی روانشناس بالینی هستند و در زمینههای نوبت دهی مطب و مشاوره تلفنی و مشاوره متنی مراجعه کنندگان را ویزیت میکند.
وسواسهای کوچکی داشتم که به زندگیام تحمیل شده بود؛ ساعتها صرف چک کردن میکردم و این انرژی را از من میگرفت. مینا با رویکرد شناختی-رفتاری و تمرینهای مواجههای به صورت پلهبهپله کمکم کرد. مهم بود که برنامهی درمانی با زندگی روزمرهام سازگار باشد؛ بنابراین تمرینها کوتاه و تدریجی بودند. هر بار که پیشروی کوچک میکردم، تشویق میشدم و وقتی برگشتی داشتم، دوباره با اصلاح و حمایت ادامه میدادیم. نتیجه این بود که اکنون مدت زمان چک کردنهایم بسیار کمتر شده و انرژیام برای کار و روابط بهتر برگشته است. از رویکرد عملی و همدلانهی مینا واقعاً راضیام.
رابطهمان با همسرم به تکرار نزاعها افتاده بود؛ حرفها تبدیل شده بود به اشاره و سوءتفاهم. وقتی نزد مینا آمدیم، او نهتنها به حرفهای من گوش داد، بلکه راهی باز کرد تا همسرم هم بدون احساس حمله حرف بزند. تمرکز او روی مهارتهای ارتباطی بود: اینکه چگونه پیامها را واضح و بدون حمله بیان کنیم، چگونه نیازها را مطرح کنیم بدون متهم کردن و چطور مرزهای سالم بگذاریم. در هر جلسه تمرینهایی داشتیم که بتوانیم در خانه هم انجامشان دهیم؛ این تمرینها واقعاً در زندگی روزمرهمان فرق ایجاد کرد. حالا وقتی اختلافی پیش میآید، کمتر از گذشته سریع به قهر و رنجش میرسیم و بیشتر دنبال حل مسئله هستیم. مینا به ما ابزارهایی داد که ماندگارند.
از چند ماه قبل حس میکردم انگیزهام کم شده، لذتهای قبلی جذاب نبودند و خوابم نامنظم شده بود. آزادانه به مینا مراجعه کردم و اولین چیزی که برایم مشخص شد این بود که او با صبر و بدون عجله گوش کرد. بعد از ارزیابی دقیق، با هم برنامهای برای رفتارپالایی و فعالیتسازی طراحی کردیم؛ یعنی تمرینهایی برای بازگرداندن فعالیتهای مثبت به روزمره و تمرینهای شناختی برای بازسازی باورهای منفی. هر هفته تکالیفی داشتم و مینا هم بازخورد میداد. چند هفته بعد، کمکم احساس کردم صبحها راحتتر بیدار میشوم و کمکم لذتهای کوچکم برگشتند. مهمتر از همه، او کمک کرد بفهمم افسردگیام چیزی نیست که فقط با اراده قابل حل باشد؛ بلکه با ابزارهای مناسب میشود آن را مدیریت کرد. سپاسگزارم که در مسیر بازگشتم به زندگی همراه بود.
به عنوان دانشجوی ارشد، اضطراب امتحان گاهی به حدی میرسید که خوابم به هم میریخت و تمرکزم از دست میرفت. به مینا مراجعه کردم چون میخواستم راهکارهایی برای مدیریت استرس داشته باشم. او نه فقط تکنیکهای آرامسازی و تمرین تمرکز به من آموخت، بلکه به من کمک کرد نگاهم نسبت به امتحان و «ناامیدکننده» بودن نتایج تغییر کند. به جای اینکه همه چیز را روی یک امتحان بکوبم، یاد گرفتم اهداف کوچکتری بگذارم و برای هر دستاورد کوچک خودم را تشویق کنم. این تغییر ذهنی باعث شد اضطرابم کاهش یابد و حتی کیفیت مطالعهام بهتر شود. البته جلسات هم کاملاً کاربردی و مناسب با زمانبندیام بودند و حس کردم درمان برای زندگی واقعیام طراحی شده است.
شغل من پرتنش بود و ازدواجمان تحت فشار قرار گرفته بود؛ هر دو طرف احساس میکردیم کنترل از دستمان بیرون است. مراجعه به مینا به توصیه یکی از همکاران بود و باید اعتراف کنم اولش دلم نمیخواست پناه ببرم، اما بعد دیدم اشتباه میکردم. او با روشی غیرقضاوتگرایانه شروع کرد؛ کار روی شناخت نگرشها، شناسایی محرکهای خشم و تمرین تکنیکهای تنفسی که در لحظه قابل اجرا باشند. پس از مدتی، هم در کار و هم در خانه، واکنشهای قوی و فوریام کمتر شد. همسرم هم متوجه تغییر شد؛ دیگر جر و بحثها زرشکنانه نبودند و میدانم این نتیجه تلاش مشترک ما و هدایت مینا بوده. چیزی که در کار او میپسندم این است که راهکارها واقعاً عملیاند، نه حرفکلی؛ و هر بار که نیاز داشتم، به جلسهای بازمیگشتم تا بررسی کنیم مسیر چطور پیش میرود.
من سالها با اضطراب اجتماعی دستوپنجه نرم میکردم؛ در جمعها خشک میشدم، صحبت کردن برایم مثل بهجانخریدن بود. با انواع توصیههای عمومی آشنا بودم اما وقتی نزد مینا آمدم، احساس کردم بالاخره کسی با من همراه است تا نه فقط علائم را بزند بلکه ریشهها را پیدا کند. او با دقت گوش داد، سوالهایی پرسید که من را واداشت به تجربههایم از زاویهای دیگر نگاه کنم. سپس با برنامهای عملی و قابلاجرا شروع کردیم: تمرینهای کوچک برای ورود در موقعیتهای اجتماعی، بازتاب رفتارها و تمرین مهارتهای کلامی. یک نکتهای که خیلی برایم کمککننده بود، بازخوردهای ملموس و مودبانه او بود؛ یعنی وقتی اشتباهی میکردم، نه سرزنش میکرد، نه تسلیم میشد، بلکه راهنمایی میداد تا دفعهی بعد بهتر اقدام کنم. بعد از چند ماه، توانستم در یک جلسه کاری کوچک صحبت کنم بدون اینکه بدنم از اضطراب بلرزد؛ این برای من یک موفقیت بزرگ بود. واقعاً از اینکه با کسی کار کردم که هم علمی است و هم مهربان، خوشحالم.